شروع کار!

ساخت وبلاگ

بله!

بعد مدتها دوری

بیماری

کار

کلی غم و شادی و ...

بالاخره اومدم، اونهم یه شبی ک به هیچ وجه خوابم نمیبره...

نمیدونم چه حکمتیه

امروز روز عجیبی بود

و عجیب ترش امشب...

اتفاق هایی که افتاد

واقعاً عجیبه!

و حالا شب! در هشیاری کامل، ساعت ۱ و ۳۷ دقیقه بامداد دوم آبان ۱۳۹۵!!!

چه خبره؟؟!

میخوام شاهد چی باشم خدا؟؟

شروع کار!...
ما را در سایت شروع کار! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anmmshc بازدید : 42 تاريخ : پنجشنبه 5 اسفند 1395 ساعت: 18:34

دیگه نوبتی هم باشه نوبت توئه به اندازه کافی از بابام یاد گرفتم شروع کن مردونگی یادم بده همونطور که خودت مردی! همونطور که خودت ادعا میکنی د لعنتی یادم بده یادم بده چجوری زنمو بزنم؟ یادم بده عوضی، یادم بده چجوری دو رو باشم؟ یادم بده چجوری سیگار به لب به گور بابام بخندم؟ یادم بده چجوری وقتی به دوزار نون و نوا رسیدم تموم اصالتمو فراموش کنم؟ یادم بده چجوری از اعتماد بقیه سو استفاده کنم؟؟ یادم بده کثافط، یادم بده چجوری اشک های مادرمو نبینم؟ ببین مشتی، تو که اسم خودتو مرد گذاشتی و داری این کارارو میکنی، یا اشتباه حالیت کردن، یا هنوز مرد نشدی... خیر پیش شروع کار!...
ما را در سایت شروع کار! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anmmshc بازدید : 43 تاريخ : پنجشنبه 5 اسفند 1395 ساعت: 18:34

فریب دل سادم رو میخورم قربتً الی الله...
از دل سادم زیاد کشیدم
از مهربونیم زیاد آسیب دیدم...
خدایا چقد بده اگه بخوایی خوب زندگی کنی...
شروع کار!...
ما را در سایت شروع کار! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anmmshc بازدید : 56 تاريخ : پنجشنبه 5 اسفند 1395 ساعت: 18:34